در جوانی، سخت در عبادت کوشا بودم .پدرم به من فرمود : «پسرکم ! کمتر از آنچه می بینم ، خودت رارنجه ساز که خداوند ـ عزّوجلّ ـ، هرگاه بنده ای را دوست بدارد، از او به کم خشنود می شود» . [امام صادق علیه السلام]
مشاوران باران
مواردی که احساس کودک راسرکوب می کند
چهارشنبه 96 اردیبهشت 27 , ساعت 9:26 عصر  

بعضی راه‌ها که ما والدین ناآگاهانه احساسات بچه‌ها را از آن طریق سرکوب می‌کنیم عبارت اند از

1. محافظت: «من به تو اطمینان می‌دم که گربه الان بیرون از خانه است. تو اصلا نگران این موضوع نباش»


2. تنبیه کردن: «برای یک ماه از بازی با گربه محروم هستی»

 

3. حل مسأله: «چرا خوشحال نیستی؟ ما داریم می‌ریم بیرون که بستنی بخوریم و تو نباید در باره‌ اون ماجرا بیشتر از این فکر کنی»

 

4. نتیجه‌ اخلاقی گرفتن: «چه طور می‌تونی این‌قدر بی‌مسؤولیت باشی! من وقتی بچه بودم خیلی دختر مسؤولیت‌پذیری بودم و هرگز نمی‌ذاشتم چنین اتفاقی بیفته.»

 

5. انکار: «تو نباید احساس گناه کنی، تقصیر تونبود!»

 

6. تحقیر: «من نمی‌تونم باور کنم که تو گذاشتی چنین اتفاقی بیفته، چه طور این کار رو کردی، تو مایه‌ی خجالت هستی. من به دوستات می‌گم که تو چه‌کار کردی تا دیگه هرگز نذاری چنین اتفاقاتی بیفته.»

 

7. ترحم: «آه، عزیزم، اون گربه ی بد نباید می‌پرید و تو رو می‌ترسوند»

 

8. سخنرانی: «از حالا به بعد تو باید بیشتر دقت کنی خانوم کوچولو، من از تو می‌خوام که همیشه قبل از انجام کاری چک کنی که... »

 

و این تنها بخش کوچکی از لیست بلند سرکوب‌کننده های احساسات است. وقتی منظور ما این است که به فرزندمان به روش‌های بالا درسی بیاموزیم، اغلب نتیجه بسیار متفاوت از خواست ما از آب درمی‌آید. کودک به جای این که از اشتباهش درس بگیرد بیشتر به این توجه می‌کند که چه‌قدر ما بی‌انصاف هستیم یا چه‌قدر «آن‌ها» بد هستند. اگر ما می‌خوهیم فرزندان‌مان چیزی از خطای‌شان بیاموزند، یابد اول از احساسات صحبت کنیم و بعد در برخورد با موقعیت پیش‌آمده از احساسات مذکور استفاده کنیم.

 


بعضی روش‌ها برای حمایت از احساسات عبارت اند از:


1. همدردی: «من احساس تو رو درک می‌کنم، من هم همین احساس رو قبلا داشتم، احساس آزاردهنده‌ایه، نه؟»


2. اعتبار بخشیدن به احساسات: «این حق توئه که چنین احساسی داشته باشی، اگه این اتفاق برای من هم افتاده بود احتمالا همین احساس رو داشتم»

 

3. شناسایی احساسات: «مثل اینه که حس می‌کنی ....» یا «آیا احساس ناراحتی می‌کنی؟»

 

4. مصمم گوش کردن: «مستقیم در چشم هایش نگاه کنید و به آن‌چه بر او می‌گذرد گوش کنید. طوری گوش کنید که انگار صمیمی‌ترین دوست‌تان با شما صحبت می‌کند. «من سراپا گوشم، من مشتاقم بدونم چی داری می‌گی»

 

5. کنجکاوی: «جالبه، من می‌خوام درباره‌ی احساس تو در مورد اون ماجرا بیشتر بدونم»

 

6. تصدیق احساسات: « تو واقعا ناراحت به‌نظر می‌رسی.» یا « من دارم ببینم که چه‌قدر عصبانی هستی»

 

7. دعوت به بیان احساسات: «به من بیشتر بگو. من می‌خوام بدونم چه حالی داری.»

 

وقتی احساسات کودک را تصدیق می‌کنید، احساس آسایش خاطر را در وجود او خواهید دید و احساس خوهید کرد که رابطه‌ی خیلی نزدیکی با هم دارید. این موقعیت فرصتِ شگفت‌انگیزی برای ارتباط با فرزندتان در اختیار شما می‌گذارد و زمانی برای نزدیک شدن احساس‌های شما به یکدیگر نیز هست. و درست در همین زمان است که شما احساس خواهید کرد واقعا به حرف یکدیگر گوش می‌کنید و حرف یکدیگر را می‌شنوید. اگر از این طریق رابطه‌ی نزدیکی با فرزندتان برقرار کنید درخواهید یافت که به این ترتیب تاثیر و نفوذ بیشتری بر افکار و تصمیمات فرزندتان خواهید داشت، حتی آن‌ها نظر شما را در مورد موضوعات مختلف خواهند پرسید!


نوشته شده توسط مشاوران باران | نظرات دیگران [ نظر] 
رویای شیرین در اتاق خواب مامان
یکشنبه 96 اردیبهشت 24 , ساعت 11:0 صبح  

آنقدر خسته هستید که نمی توانید واکنشی نشان بدهید و تا صبح کودکتان که پاهایش لای موهایتان فرورفته است را تحمل می‌کنید!


رویای شیرین در اتاق خواب مامان

کودک را به اتاق خوابش می‌برید. چراغ خوابش را روشن می‌کنید، کمی با هم حرف می‌زنید، کتاب می‌خوانید، به همه بهانه‌های کودک جواب می‌دهید، برایش آب می‌آورید. بالش‌اش را مرتب می‌کنید و بالاخره با کلنجار بسیار کودکتان می‌خوابد. هنوز مدت زیادی نگذشته است که در اتاق خودتان صدای پاهایش را می‌شنوید و در خواب و بیداری متوجه می‌شوید مثل همیشه او، خودش را به تخت خواب شما دعوت کرده است. آنقدر خسته هستید که نمی توانید واکنشی نشان بدهید و تا صبح کودکتان که پاهایش لای موهایتان فرورفته است را تحمل می‌کنید!


بسیاری از پدر و مادرها همین مشکل را با کودکان خردسال و حتی دبستانی شان دارند. در واقع بسیاری از پدر و مادرها بدون توجه به تنظیم عادت خواب نوزاد و با سهل‌انگاری درباره خواب کودک و به امید اینکه وقتی بزرگتر شود مشکلات خواب حل می‌شوند این بحران را ایجاد می‌کنند. کودک سه ساله تان به اتاق شما می‌آید و می‌گوید: «تشنمه»، «دلم برات تنگ شده»، «می‌شه امشب پیشت بخوابم؟»، «من می‌ترسم»، «تو اتاقم صدا میاد»، «من مریضم»، «خوابم نمی‌بره»، «من تو اتاقم تنهام»... واکنش شما در نیمه‌های شب وقتی غرق خواب هستید چه می‌تواند باشد جز اینکه او را به آغوش بگیرید و بخوابید؟


حالا باید در این شرایط چه کنید؟ چگونه می‌توانید به کودکتان بیاموزید بدون ترس و اضطراب در اتاق خواب خودش بخوابد و هر شب با بهانه‌های متفاوت به اتاق خواب شما نیاید؟


این نکات آموزشی به شما کمک می‌کنند تا به کودکتان یاد بدهید بدون ترس در اتاق خوابش بخوابد:

چیدمان اتاق خواب کودک را با سلیقه کودک و متناسب با سن و سالش طراحی کنید. از کودک برای چیدمان اتاق خواب کمک بگیرید. اجازه بدهید خودش مدل تخت خواب، پرده و فرش را انتخاب کند و یا محل قرار گرفتن تخت و اسباب بازی‌ها را تعیین کند. ممکن است بعضی از خواسته‌های کودک نامعقول یا غیرعادی باشند. مهم نیست که چیدمان اتاق از نظر شما خوب نباشد. حداقل برای مدت کوتاهی اجازه بدهید اتاق خواب کودکتان آنطوری باشد که خودش علاقه دارد. هدف اصلی شما باید این باشد که کودکتان عاشق اتاق خودش بشود و از ماندن در اتاق لذت ببرد.


به اندازه تخت خواب دقت کنید. بعضی از پدر و مادرها بدون توجه به نیاز کودک، او را در تخت خوابی بزرگ یا بسیار کوچک قرار می‌دهند. شاید بعضی از کودکان از داشتن تخت خواب بزرگ لذت ببرند. اما ممکن است تخت خواب بزرگ، کودک را بترساند. مناسب ترین تخت خواب برای کودکان خردسال و دبستانی، تختی است مابین تخت نوزادی و تخت نوجوان. تخت خواب‌های کودکان معمولا طراحی‌های متفاوتی مثل ماشین یا قصر دارند. مطمئن شوید که تخت خواب کودک راحت باشد. تشک مناسبی دارد و کودک دوستش داشته باشد.


عادت‌های خواب جالب بسازید. نیازی نیست که عادت‌های خواب خیلی خاص و جزیی باشند اما باید برای کودک جالب و دوست داشتنی باشند. کودکتان باید مشتاق انجام دادن آنها باشد و شب‌هایش خاطره‌انگیز و متفاوت باشند. مثلا ممکن است خواندن یک کتاب مورد علاقه در محل خاصی از اتاق خواب برای کودکتان بسیار جالب باشد یا دوش گرفتن، گوش کردن به یک موزیک و خوردن یک خوراکی موردعلاقه و سپس مسواک زدن به همراه آواز خواندن، دعا کردن، حرف زدن درباره اتفاقات روزانه و آداب بوسیدن و به آغوش گرفتن همگی می‌توانند بخشی از عادات خواب کودک شما باشند. حتما آداب خوابیدن را رعایت کنید زیرا این آداب برای کودکتان قوانین نانوشته‌ای خواهند بود که هم او را برای یک خواب آرام و بدون ترس آماده می‌کند و هم او را کودکی قانونمدار می‌کند.


به طور معمول یک دوش آب گرم، کودک را برای خواب آرام آماده می‌کند. اما اگر احساس می‌کنید بعد از دوش گرفتن کودکتان پرانرژی و هشیار می‌شود این عادت خاص را کنار بگذارید.


در اتاق خواب کودک نخوابید و اگر کنارش دراز می‌کشید بعد از مدت کوتاهی بلند شوید. کودک نباید تصور کند که همیشه یک نفر باید در کنار او خوابیده باشد. یکی از دلایل ترس‌های شبانه کودکان این است که آنها ابتدا در آغوش پدر یا مادر به خواب می‌روند اما بعد در خواب احساس می‌کنند تنها مانده‌اند.


برای کودک قانون تعیین کنید و انتظارات معقول داشته باشید. به او بگویید «امشب تو اتاقت می‌خوابی و هیچ عذر و بهانه‌ای قبول نیست». این روش بسیار کمک کننده است. مثلا یادآوری کنید که او دیگر به مهد کودک می‌رود و شما از او توقع دارید تا هر شب در اتاق خوابش بخوابد زیرا همه کودکان در این سن از پدر و مادر شان جدا می‌شوند و تنهایی می‌خوابند. بگویید«برای یک کودک چهار ساله این یک امتیاز خاصه که خودش تنهایی بخوابه و حالا که اینقدر بزرگ شدی می‌تونی به یکی از عروسکات اجازه بدی تا کنارت بخوابه و تو مراقبش باشی.»


در برابر گریه و زاری کودک تسلیم نشوید. اگر کودکتان گریه یا التماس کند و شما هم تسلیم شوید او برنده می‌شود. به او بگویید شما برای بوسیدن، به آغوش گرفتن و بحث و خواهش تمنای بیشتر بی‌حوصله و خسته هستید. اگر کودکتان به اتاقش بر نگشت بدون بحث او را به اتاقش ببرید. ضعف نشان ندهید و تسلیم نشوید. مطمئن باشید هر بار که تسلیم شوید او را برای حربه‌های بعدی آماده می‌کنید.


حتی اگر خسته هستید و یا غرق خوابید، بلند شوید و کودک را به اتاق خودش بازگردانید. قانون را یادآوری کنید«تو باید تو اتاق خودت بخوابی». باید به خودتان، همسرتان و کودک کمی سختی بدهید. اگر چند شب روی قواعد خواب پافشاری کنید خواهید دید کودکتان چگونه برای خوابیدن استقلال پیدا می‌کند.


جذابیت و آرامش  برای اتاق خواب کودک فراهم کنید

ـ می‌توانید یک ماهی قرمز در اتاق کودک بگذارید و به او تلقین کنید در اتاقش تنها نیست.


ـ یک عروسک خرسی «مامان» یا «بابا» تهیه کنید و به او بگویید آنها مراقبش هستند.


ـ پتو و ملحفه‌های زیبا تهیه کنید. اجازه بدهید کودک خودش پتویش را انتخاب کند.


ـ برای شروع یک هدیه در نظر بگیرید. مثلا برایش یک مسواک جدید بخرید. اگر او توانست یک شب را تنها در اتاقش بخوابد صبح روز بعد یک جایزه کوچک به او بدهید.


ـ یک مهمانی خواب برگزار کنید. به اتاق خواب کودک بروید و در اتاقش قبل از خواب همگی یک خوراکی خوشمزه بخورید یا باهم آواز بخوانید. اجازه بدهید تا کودک در شب با اتاقش آشنا شود.


ـ حتما قبل از خواب کودک را کمی به آغوش بگیرید و با جملات مثبت و تأکیدی آرامش کنید. ترس‌ها را از کودک دور کنید و یادآوری کنید که پدر و مادرش مراقب و محافظ او هستند و شب‌ها به اندازه روزها خوب و آرامش بخش هستند.


نکات بیشتر

**ریشه ترس‌ها و نگرانی‌های کودک از تنها خوابیدن در اتاقش را جستجو کنید. از او بپرسید آیا از چیزی می‌ترسد؟چه احساسی در اتاق خوابش دارد؟ ترس کودکان از موجودات خیالی مثل هیولای شب می‌تواند یکی از دلایل ترس از تنها ماندن در اتاق خواب باشد. حتی کودکتان از تخیل آنچه در کتاب‌ها خوانده است، حیوانات جنگل مثل شیر و ببر و گرگ و شنیدن قصه‌های معمولی مثل شنگول و منگول و از دست دادن پدر و مادر دچار اضطراب شبانه و بدخوابی شود. همچنین سایه اشیا می‌توانند او را بترسانند. به همین دلیل شما باید دلایل ترس کودک از تاریکی و خواب را بفهمید و در گام بعدی ترس‌ها را از او دور کنید.


** به او بگویید که حیوانات جنگل هرگز نمی‌توانند وارد اتاق خوابش شوند. هیولا واقعی نیست و اگر فکر می‌کنید بعضی از قصه‌های خیالی می‌توانند برداشت غلطی برای کودکتان ایجاد کنند آنها را نخوانید.


شب‌ها قبل از خواب برای کودکتان شعر و ترانه بخوانید و یا اگر کودکتان قوه تخیل بالایی دارد و تحت تاثیر خیالاتش است از موجودات خیالی دوست داشتنی مثل ستاره یا پرنده و فرشته نگهبان حرف بزنید. آسمان پرستاره شب و نور ماه را نشانش بدهید و فانتزی‌های مثبت و خوب کودک را تقویت کنید و از غلبه خیر بر شر و پیروزی فرشته بر دیو داستان بگویید.


** اگر کودک از تاریکی شب می‌ترسد یک چراغ خواب روشن کنید و یک بار اشیا را در تاریکی نشانش بدهید تا او مطمئن شود در تاریکی اشیا تغییر نمی‌کنند یا چیزی کم یا اضافه نمی‌شود.


**یک رایحه خوش می‌تواند برای کودک آرامش بخش باشد. از اسپری‌های خوش بو کننده هوا یا عودهای خوشبو استفاده کنید.


**اگر کودکتان اسباب بازی خاصی دارد که دوستش ندارد و یا حتی از آن می‌ترسد، آن را کنار بگذارید. برای اینکه مطمئن شوید می‌توانید از کودک بپرسید از کدام اسباب بازی یا عروسکش می‌ترسد یا دوستش ندارد.


**یک لیوان آب در کنار تخت کودک بگذارید یکی از بهانه‌های کودک برای بیرون امدن از اتاق خواب تشنگی است.


** قبل از خواب کودک را به ستشویی ببرید تا با آرامش بخوابد.


** ممکن است در پروژه جداسازی، کودک دچار شب ادراری نیز بشود. هرگز با عتاب و تحقیر واکنش نشان ندهید و این شرایط را تحمل کنید. حتما از او بپرسید که چرا شب جایش را خیس کرده است.


**اگر کودکتان به مهدکودک می‌رود، می‌توانید برای تشویق بیشتر از مربی‌های مهد کودک کمک بگیرید. آنها معمولا می‌توانند با تشویق و آموزش کودک را ترغیب کنند تا برای استقلال خودش تلاش کند. یک هدیه کوچک و مورد علاقه تهیه کنید و بعد از اولین شب موفقیت آمیز در مهدکودک و در حضور دوستانش به کودک هدیه بدهید. تاثیر این روش بی نظیر است.


**اگر ترس‌های کودک اغراق آمیز و نامعقول است پیش از برنامه ریزی برای جدا سازی با کمک یک روان پزشک و روانکاو کودک، ابتدا دلایل ترس را بشناسید و درمانش کنید.


**هرگز دو مورد خاص که می‌توانند برای کودک بحران ساز باشند را همزمان اجرا نکنید. مثلا اگر می‌خواهید کودک را از پوشک بگیرید یا وقتی او به تازگی به مهد یا مدرسه می‌رود نباید به فکر جداکردن اتاق خواب کودک باشید. ابتدا باید از آرامش روحی و حساسیت‌های عاطفی کودک مطمئن شوید و سپس قدم‌های بزرگ و تاثیرگذار را بردارید.


نوشته شده توسط مشاوران باران | نظرات دیگران [ نظر] 
در خواستگاریتان، از گذشته خود بگویید؟
چهارشنبه 96 اردیبهشت 20 , ساعت 6:0 عصر  

در جلسه خواستگاری، تا چه حد باید از گذشته ی خود و اتفاقاتی که در گذشته برایمان افتاده است، سخن بگوییم؟ آیا مسائل گذشته ی ما به شریک زندگیمان مربوط است؟ گاهی اتفاقاتی برای ما در گذشته افتاده که اگر به شریک زندگیمان نگوییم همیشه استرس داشته باشیم که نکند که بفهمد.در ادامه به بررسی این موضوع می پردازیم.

 

از گذشته‌ توبه کرده‌ام اما…

خیلی وقت است که رابطه‌ام با امین تمام شده، اما هر بار که برایم خواستگار می‌آید عذاب وجدان راحتم نمی‌گذارد، احساس می‌کنم اگر حقیقت را نگویم، به طرف مقابلم خیانت کرده‌ام. از طرفی گفتن حقیقت می‌تواند زندگی آینده مرا به خاطره اشتباهات جوانی‌ام، بهم بریزد. حتی اگر با عذاب وجدان هم کنار بیایم اما خواستگار در مورد گذشته پرسید، آن وقت چه کار کنم؟ دروغ بگویم؟ وقتی «سامان» پسر همکار پدرم به خواستگاری‌ام آمد، باز هم این عذاب وجدان به سراغ‌ام آمد. پسر خوبی بود و احساس می‌کردم می‌توانم در کنارش خوشبخت شوم. وقتی از من پرسید «چرا تا به حال ازدواج نکرده بودید» دستپاچه شدم و گفتم «می‌خواستم، اما نشد» و بعد ماجرای امین را به او گفتم. چیزی نگفت. آن شب به همراه خانواده‌اش از خانه ما رفتند و دیگری خبری ازشان نشد.

به او نمی‌گویم…

چند سالی است که برای سرگرمی، تفریحی قلیان می‌کشم، به قلیان وابستگی و اعتیاد پیدا نکرده‌ام، اما از این‌که هفته‌ای یکی دوبار با دوستانم دور هم جمع شویم و قلیانی دود کنیم لذت می‌برم و حالم خوب می‌شود. مادرم می‌گوید اگر قلیان کشیدن را کنار نگذارم مریم، دختر عمه‌ام را؛ برایم خواستگاری نمی‌کند. مریم و خانواده‌اش قلیان را مساوی سیگار و بدتر از آن می‌داند و اگر بفهمد من قلیان می‌کشم دیگر برایم صبر نمی‌کند. اما چه اشکالی دارد که دور از چشم او یک بار در هفته قلیانی دود کنم؟! مادرم مرا درک نمی‌کند…

مدرکی از گذشته عاطفی

روز اول که او را دیدم یک دل و نه صد دل عاشقش شدم. بین دخترهای دانشگاه مثل ستاره‌ای می‌درخشید. من تنها پسری نبودم که گرفتارم کرده بود. تمام پسرهای کلاس برای جلب توجه شیوا با هم رقابت می‌کردند. وقتی شیوا مرا به دوستی پذیرفت هرگز فکرش را نمی‌کردم که به من و بقیه پسرها به چشم موجودی نگاه می‌کند که می‌شود، مدتی از آن‌ها سوءاستفاده کرد. اما زمانی متوجه این موضوع شدم که شیوا از من تصاویر دو نفره‌ی زیادی تهیه کرده بود و می‌دانست بین دیگر پسرها، آدمی به ساده لوحی من وجود ندارد! حالا دست از سرم برنمی‌دارد و مرا در صورت ازدواج با دیگری، تهدید به افشای رازهای مستند شده‌مان می‌کند. نمی‌دانم باید کدام را انتخاب کنم، حقیقت و رسوایی یا ازدواج با دختری هرجایی…

از گذشته‌های مستند و مستمر بگویید

ممکن است خیلی‌ها با گذشته‌ی‌شان مشکل داشته باشند. یک گذشته‌ی عاطفی، بیماری، مشکلات خانوادگی، اعتیاد و هر چیز دیگری که به گذشته مربوط می‌شود و نمی‌دانیم چقدر از آن را باید بازگو کنیم، یا تشخیص این‌که چه چیز را باید گفت و چه چیز را نه برای‌مان روشن نیست، طوری که نه صداقت‌مان خدشه‌دار شود و نه حرف اضافه‌ای زده باشیم که آینده‌ی‌مان را تهدید کند. برای پاسخ دادن به تمامی این سوالات، با کارشناس روانشناسی و حوزه خانواده، دکتر حمید حبشی گفت‌و‌گویی داشتیم که در ادامه خواهید خواند.

+ ارتباط‌های گذشته را باید برای طرف مقابل‌مان مطرح کنیم؟

– اول از همه باید بدانید که در این‌جا دو موضوع مطرح است که باید از آن‌ها اجتناب کنیم. تجسس! این‌که نباید بپرسید که آیا شما در گذشته با کسی بوده‌اید یا خیر. دوم این‌که، اگر از شما در مورد گذشته سوالی نشده بود، نباید گذشته‌تان را افشا کنید. این صداقت نیست و شما با این‌کار ذهن طرف مقابل را مغشوش می‌کنید. غیر از این باید بدانید افشای یک گناه، گناهی دیگر است و در نگاه دین ممنوع شده است. اما در دو وضعیت باید گذشته‌ی عاطفی‌تان را گفته یا بپرسید، حتی اگر طرف مقابل مایل به شنیدن نباشد.

اولی وقتی است که سابقه قبلی شما مستمر باشد، یعنی با این‌که خاستگار آمده اما شما هنوز با فردی در ارتباط هستید، چرا که هنوز ازدواج‌تان قطعی نشده است.

دوم ارتباطی را باید شرح دهید که مستند شده است. عکسی، نوشته‌ای، صدای ضبط شده‌ای، یا هر چیز دیگری که امکان افشا شدن آن در آینده وجود داشته باشد.

+ تا چه حد  از گذشته‌ی خود را شرح دهیم؟

– تمام اطلاعات زمان ازدواج باید مطرح بشوند به غیر از گذشته‌ای که در آن معصیتی رخ داده و بین خدا و بنده‌اش محفوظ است یا بیماری‌هایی که به طور کامل درمان شده‌اند. اما اگر بیماری داشته باشید که هنوز درمان نشده و یا اثرش بر شما مانده باشد، لازم است که آن را مطرح کنید.

+ با این اوصاف، حق پرسیدن سوال در مورد گذشته‌ی شخص را نداریم؟

– نداریم، چرا که تجسس است! مگر در دو موردی که توضیح داده شد.

+ در صورت وجود چه نوع مشکلاتی در گذشته‎‌ی شخصی باید از ازدواج با او صرف نظر کنیم؟

– مورادی که مغایر با سلامت روانی است، مثلا یک جور اختلال شخصیتی، یا وجود سابقه‌ای که مزاحم آینده‌ی ما خواهد شد. سوم آن که آن سابقه یک سابقه شرورانه یا  فسق‌آمیزی باشد. مثل اعتیاد که یک سابقه‌ی مهم است و در صورت به وجود آمدن زمینه‌اش، می‌تواند برگشت پذیر باشد.

+ آیا پرسیدن این سوالات نشانه‌ی شکاک یا بدبین بودن است؟

– آدم شکاک به سوابق شما اکتفا نمی‌کند. اگر شخصی می‌خواهد هر چیز کوچک و خصوصی را بداند و سوالاتی می‌پرسد که اصلا حق ورود به آن‌ها را ندارد. مثلا می‌پرسد با پسر عمه‌ات چقدر راحت هستی؟ با او می‌گویی و می‌خندی؟ چند تا خواستگار داشته‌ای؟ پرسیدن از گذشته‌ای که حق ورود به آن برای کسی وجود ندارد، نشانه‌ی بد دل بودن شخص است.

+ در مقام تحقیق، اگر شخصی از ما در مورد فرد دیگری پرسید، چه جوابی بدهیم؟

– قبل از هر حرفی، باید با دوست‌مان صحبت کنیم و بپرسیم تو در این موارد توضیح داده‌ای؟ اگر توضیح نداده بود، از او درخواست می‌کنیم که خودش حقیقت را بگوید. اگر این کار را نکرد، ما توضیح می‌دهیم. چرا که تعهد و وظیفه است. البته اگر گذشته‌ی او یکی از دو موردی بود که توضیحش را دادیم!


نوشته شده توسط مشاوران باران | نظرات دیگران [ نظر] 
باز کردن حساب مشترک بین زوجین چه مشکلاتی می تواند داشته باشد
یکشنبه 96 اردیبهشت 17 , ساعت 4:0 عصر  

بسیاری از زوج های جوان در روزهای ابتدایی زندگی مشترک و یا قبل از ازدواج بنابر دلایلی اقدام به باز کردن حساب بانکی مشترک می نمایند.در این مطلب قصد داریم به بررسی این موضوع بپردازیم که آیا این کار برای زندگی مشترک مفید است و یا می تواند سبب بروز اختلاف هایی بین زوجین شود.

 

کارشناسان علوم روانشناسی اعتقاد دارند زوجین برای داشتن یک حساب بانکی مشترک باید با آگاهی و توافق کامل این کار را انجام دهند و گرنه این حساب می‌تواند باعث دردسر، اختلافات شدید و حتی طلاق وجدایی در آن‌ها شود.

گفتنی است، بسیاری از زوج‌ها از مشکلات مالی همسر خود قبل از ازدواج اطلاع کافی ندارند و این حساب مشترک می‌تواند باعث دردسر آن‌ها شود، به ویژه اگر یکی از زوجین از آن برای بازپرداخت بدهی‌های خود استفاده کند بدون اینکه به همسرش بگوید یا رضایت او را جلب کند، این کار تا به حال در دنیا باعث جدایی و طلاق‌های بسیار شده است.

مشکل دیگر ولخرج بودن یکی از زوجین است که باعث می‌شود مدام برای خود یا حتی خانواده خرج تراشی کند و بدون آینده نگری تمامی پس انداز و مبلغ موجود در حساب مشترک را مصرف کند، این مورد نیز یکی از موارد بسیار شدید و پرتنش در خانواده‌ها است ودر صورتی که زوجین نتوانند رضایت یکدیگر را تامین کنند می‌تواند به اختلاف و حتی جدایی منجر شود.

یکی دیگر از مشکلات حساب مشترک برخلاف ولخرج بودن، خساست بیش ازحد است، که دراین حالت نیز یکی از زوجین به همسرش اجازه خرج کردن را نمی‌دهد و به او فشار شدیدی وارد می‌کند، در برخی مواقع که بیشتر از سوی آقایان اعمال می‌شود، مواردی که خانم‌ها برای خرج کردن در نظر می‌گیرند اسراف و ولخرجی است و آقایان به شدت با آن مخالفت می‌کنند.

خانم‌ها به طور طبیعی بیشتر از آقایان به خرج کردن، خرید البسه، رسیدگی به ظاهر خود و خرید تجملات، وسایل آرایشی و زینتی علاقه دارند و آقایان بیشتر حالت محافظه کارانه دارند، و داشتن یک حساب مشترک با آقایی که این هزینه‌ها را بی ارزش می‌داند برای خانم‌ها می‌تواند دردسر آفرین باشد.

رو راست نبودن یکی از زوجین نیز می‌تواند یکی از موارد اختلافی باشد، به ویژه اگر یکی از زوجین حساب شخصی پنهانی برای خود داشته باشد، اما از محل حساب مشترک استفاده کند و به همسر خود درباره حساب دیگری نگوید، این مورد می‌تواند در صورت افشا شدن باعث کدورت شدید میان زوج‌ها و قهر و جدایی شود.

اختصاص ندادن هزینه برای زندگی و تنها پس انداز پول هم یکی دیگر ازمشکلات حساب مشترک است، کارشناسان اعتقاد دارند برای داشتن یک زندگی خوب و سعادتمندانه در کنار ذخیره و پس اندازه سرمایه باید به اندازه کافی نیز در زندگی روزانه از درآمد‌ها استفاده کرد، ساختن یک زندگی مطلوب می‌تواند باعث بهبود سلامت روان افراد و جلوگیری ازابتلای آن‌ها به انواع بیماری‌های روحی از جمله افسردگی شود، همچنین خرج کردن به اندازه باعث پیشرفت و آشنایی با فناوری‌های جدید در زندگی اعضای خانواده می‌شود.

کارشناسان برای جلوگیری از به وجود آمدن اختلاف نظر و دعوا در خانواده‌ها توصیه می‌کنند قبل از ازدواج زوجین حتماً در خصوص مسائل مالی همدیگر اطلاعات کافی داشته باشند، در صورت بازکردن حساب مشترک حتماً در خصوص نحوه برداشت پول ازآن با همدیگر تواقف کنند، اگر نیازبه صرف هزینه خاص و یا بالایی وجود دارد حتماً با همسرشان مشورت کنند و از او اجازه بگیرند، همیشه مبلغ مازاد پول خود را پس انداز و سرمایه گذاری کنند تا دچار اسراف و ولخرجی در هزینه‌ها نشوند، همچنین از جدیدترین شیوه‌های اینترنتی و تلفن همراه برای کنترل حساب خود استفاده کنند و در صورت امکان از باز کردن حساب مشترک خودداری کنند.


نوشته شده توسط مشاوران باران | نظرات دیگران [ نظر] 
برای اطمینان از سلامت روانی دختران چه میتوانیم بکنیم؟
پنج شنبه 96 اردیبهشت 14 , ساعت 7:0 صبح  

دوران ترسناکی برای بزرگ‌کردن دختران است. براساس تحقیقی جدید در سرویس سلامت همگانی انگلستان، از هر چهار زن 16 تا 24 ساله بیش از یک زن به بیماری‌های روانی مبتلاست. این گروه همچنین بیش از سایرین در معرض خطر مشکلات روانی قرار دارند: زنان جوان سه برابر بیش از مردان نشانه‌های افسردگی و اضطراب گزارش می‌دهند. و در سال 2014 میزان خودآزاری زنان سه برابر میزانی بود که در سال 2007 رواج داشت.

 خب، برای اطمینان از سلامت روانی دختران چه می‌توانیم بکنیم؟ تیم متخصصان ما 10 روش پیشنهاد می‌کند.
 
فشار مدرسه را مضاعف نکنید
«مدارس برای دسترسی به اهداف تحت فشار شدیدی هستند و بخش عمده‌ای از آن به والدین نیز منتقل شده است.» این نظر سارا کندریک است، از خیریه Place2Be که حمایت عاطفی از دانش‌آموزان مدارس را فراهم می‌کند. «و البته طبیعی است که ما والدین برای پیشرفت فرزندانمان انتظاراتی داشته باشیم. ولی خانه باید جایی امن باشد، پناهگاهی که در آن کودکان می‌دانند ارزششان خیلی بیشتر از توانایی‌های آکادمیک آنهاست.»

درباره قوانین استفاده از موبایل و کامپیوتر با هم تصمیم بگیرید
به‌جای حساسیت درباره استفاده دخترتان از موبایلش، ببینید که خودتان چطور از موبایلتان استفاده می‌کنید. جین لونن، مدیر دبیرستان دخترانه ویمبلدون، می‌گوید: «گاهی دخترها تعریف می‌کنند که چطور تلاش می‌کرده‌اند چیزی به مادرشان بگویند و مادرشان درواقع گوش نمی‌کرده چون داشته با موبایلش ایمیل‌هایش را چک می‌کرده، یا موبایل با پیغام‌های جدیدش یکسره داشته وزوز می‌کرده.» او اضافه می‌کند: «ما برای استفاده از تکنولوژی در زندگی خودمان باید چهارچوب داشته باشیم.»

لازم است والدین با کنار گذاشتن دستگاه‌هایشان هنگام مکالمه یا غذاخوردن در این راه پیشرو باشند. لونن می‌گوید که برای استفاده از تکنولوژی قوانینی داشته باشید، ولی آنها را با هم وضع کنید. «از فرزندتان بپرسید به‌نظرش چه روشی جواب می‌دهد. به این ترتیب قوانینی می‌گذارید که برای او نیز نفع شخصی دارد و علاقه‌مند می‌شود که رعایتش کند.»

برای خودتان وقت بگذارید
فراموش نکنید که مراقب خودتان و سلامت روانی خودتان باشید. «حواستان باشد که زندگی خودتان سراسر استرس و نگرانی نباشد.» این گفته جاستین رابرتز است، بنیانگذار سایت mumsnet که خودش دو دختر دوقلوی 17 ساله دارد. «لازم است دختران ببینند که مادرشان برای خودش وقت می‌گذارد، به‌اندازه کافی می‌خوابد و دائما وحشت‌زده نیست. و سعی کنید همیشه در پی رژیم و مدهای غذایی نباشید. برای دختران نوجوان خوب نیست که ببینند مادرشان بیش‌ازحد سرگرم این چیزهاست، چون باعث می‌شود آنها هم دلواپس رژیم غذایی خودشان شوند؛ همان چیزی که هیچ‌کدام از ما نمی‌خواهیم.»

نشانشان دهید که طبیعی است شکست بخورند
فراموش نکنید که به آنها نشان دهید شکست اشکالی ندارد. لازم است دختران بدانند که شکست خوردن خوب است، که همه ما گاهی در زندگی‌مان شکست می‌خوریم، و این که آنچه اهمیت دارد خود شکست نیست بلکه روش کنار آمدن با آن است. «حتما شما هم نمی‌خواهید شکست چنان چیز وحشتناکی باشد که ممکن نیست اتفاق بیفتد.» این نظر رابرتز است که این‌طور ادامه می‌دهد: «سراغ چالش‌های جدید بروید، به دخترتان نشان دهید چطور باید ماجراجویی کرد. و وقتی کاری به نتیجه نمی‌رسد – چون همه کارها نمی‌توانند به نتیجه برسند – دخترتان می‌بیند که شما دوباره سر پا می‌ایستید و راهتان را ادامه می‌دهید. همه‌چیز به ایجاد انعطاف‌پذیری مربوط است که برای دخترانمان واقعا اهمیت بسیار دارد.»

 

وقتتان را با آنها بگذرانید
هیچ کاری نکنید، و این هیچ‌کار را هم با یکدیگر انجام دهید. رابرتز معتقد است «کالای ارزشمندی به‌نام وقت خالی از فشار و نگرانی بهترین چیزی است که می‌توانید به آنها بدهید. به این ترتیب متوجهشان می‌کنید که فقط به این دلیل دارید وقتتان را با آنها می‌گذرانید که می‌خواهید در کنارشان باشید. همه ما مقصریم بابت برنامه‌ریزی‌های فشرده و نگاه مدام به ساعت، یا تلاش برای انجام دادن دو کار هم‌زمان، ولی هیچ‌چیز مهم‌تر از آن زمانی نیست که شما فقط کنار یکدیگرید، بدون هیچ برنامه‌ای.»

با هم غذا بخورید
سعی کنید همگی موقع غذاخوردن لپ‌تاپ و موبایلتان را کنار بگذارید و دست‌کم چند بار در هفته با هم به غذاخوردن و صحبت‌کردن بپردازید. اگر نمی‌توانید با هم غذا بخورید، بنشینید یک لیوان چای بخورید و حرف بزنید. همان‌طور که لونن می‌گوید، «موضوع مهم درباره رسانه‌های اجتماعی این نیست که دختران وقتی در آنها هستند چه کارهایی می‌کنند، بلکه مهم این است که وقتی در آنها هستند چه کارهایی نمی‌کنند. و آن شامل وقتی هم می‌شود که صرف گفتگو با پدرومادر و خواهروبرادر خود نمی‌کنند؛ کاری که لازم است انجام دهند.»

خوب گوش کنید
نگذارید دختران شما را پس بزنند. «گاهی تلاش می‌کنند شما را کنار بزنند یا بگویند که علاقه‌ای به صحبت درباره موضوعی ندارند، ولی لازم نیست شما هم حتما قضیه را این‌طور رها کنید.» این نظر دکتر کارولین شستر است، روانشناس خبره‌ای که با کودکان 11 تا 18 ساله کار می‌کند. «لازم است با آنها وارد مکالمه شوید و ببینید مشکل چیست. خیلی مهم است که بادقت گوش کنید. موضوع این نیست که شما به آنها بگویید چطور از عهده مشکل بربیایند، موضوع این است که گوش کنید و ببینید مشکل از دید آنها چیست. بله، شما می‌توانید چیزها را سر جای خود قرار دهید و راه‌حل ارائه کنید، که البته ممکن است خیلی هم مفید باشد، ولی همیشه به یاد داشته باشید که اول گوش کنید.»

به‌اعتقاد کندریک، هیچ مشکلی آن‌قدر کوچک یا آن‌قدر بزرگ نیست که نشود درباره‌اش حرف زد. و آنچه دخترتان را اذیت می‌کند، هرچه که باشد، بی‌اهمیت نشمارید و از آن نگذرید. اگر در زندگی او مهم است، یعنی که مهم است.  

 

با رسانه‌های آنها همراه شوید
خودتان را با دنیای آنها تنظیم کنید و درباره‌اش سوال کنید. به تماشای فیلمی به‌انتخاب آنها بروید، وب‌سایت‌هایی را بگردید که آنها می‌بینند، کنارشان بنشینید و با هم برنامه تلویزیونی موردعلاقه‌شان را ببینید.

شستر می‌گوید: «نکته مهم به‌دست‌ آوردن درکی است از تصاویر، برنامه‌ها و رسانه‌هایی که می‌بینند تا بتوانید با آنها وارد گفتگو شوید. خود گفتگوست که مهم است.» مراقب باشید از کنار آنچه مصرف و دریافت می‌کنند به‌سادگی نگذرید. از ایشان بخواهید به پیام‌هایی فکر کنند که در پشت چیزهایی است که تماشا می‌کنند. چرا در تبلیغات یا برنامه‌های تلویزیون زنان این‌طور به‌نظر می‌رسند؟ آیا زندگی واقعی را نشان می‌دهند؟ با صحبت درباره آنچه ارسال‌کردنش برای دیگران پذیرفته است، از دخترتان درمقابل سوءاستفاده جنسی از طریق عکس‌ها و مکالمات خصوصی‌اش* محافظت کنید.

توصیه رابرتز این است: «به دخترتان بگویید که قبل از فرستادن هر پست، تصور کند همه اعضای مدرسه‌اش دارند آن را می‌بینند.» علاوه‌براین، درباره حق داشتن حریم شخصی با او صحبت کنید و این واقعیت را گوشزد کنید که هیچ‌وقت نباید احساس کند مجبور است رفتار خاصی نشان دهد یا به‌شکل خاصی وارد تعامل شود. اطمینان حاصل کنید که می‌داند همیشه می‌تواند سراغ شما بیاید و هیچ‌چیزی وجود ندارد که نخواهید درباره‌اش حرف بزنید.

لونن نیز توصیه می‌کند درباره مسائل مربوط به تکنولوژی «خیلی سختگیر» باشید. «به دخترتان یادآوری کنید که هزینه موبایلش را شما می‌دهید. قبل از خریدن اولین گوشی هوشمندش، قوانین را وضع کنید: دسترسی در اتاق خواب نامحدود نخواهد بود، و والدین باید اجازه داشته باشند که گاهی موبایلش را چک کنند.»

از طریق تزریق کمی واقع‌گرایی به زندگی دخترتان، با فرهنگ به‌شدت جنسیت‌زده و تحت‌تاثیر پورنوگرافی مقابله کنید. پیشنهاد لونن این است: «از الگوهای زنانه کاملا مثبت و غیرفیزیکی حمایت کنید.»

حواستان به نشانه‌های مشکلات روانی باشد
مراقب نشانه‌های هشداردهنده مشکلات سلامت روانی باشید. دکتر شستر می‌گوید: «گوشه‌گیری موضوع مهمی است که باید درباره‌اش احتیاط کرد، خصوصا اگر دختری نوجوان از وقایعی کناره‌گیری کند که دوستانش را درگیر می‌کند. طبیعی است که نوجوان نخواهد به دورهمی‌های خانوادگی برود، ولی در آن سن دوستانش انگار مهم‌ترین افراد زندگی‌اش هستند. پس اگر دعوت دوستانش را برای بیرون رفتن و دیدن آنها رد می‌کند، علامت هشداردهنده‌ای است.»


خانم شستر می‌گوید اینها نیز نشانه‌هایی هشداردهنده‌اند: مشکلات تکرارشونده معده و همچنین تغییر اشتها، رفتار، سطح انرژی، خواب و عملکرد تحصیلی. تعداد زیادی از این علائم در کنار یکدیگر ممکن است نشانه افسردگی باشد. اگر خودتان هم درباره سلامت روانی فرزندتان نگران بودید، این نشانه‌ها را جدی بگیرید.

زندگی باید خوش باشد
لونن می‌گوید: «لازم است همه‌مان به‌یاد داشته باشیم زندگی اساسا سرگرم‌کننده است، یا باید این‌طور باشد. لازم است این را به دخترها یادآوری کنیم. از فرصت خندیدن با آنها لذت ببرید و خودتان را زیاد جدی نگیرید. مهم است که دخترها را تشویق کنید به خودشان بخندند.» انجام دادن کارهای خنده‌دار در کنار یکدیگر و به‌عنوان خانواده برای دختران عالی است؛ این کار به پرورش مفهوم واحد خانواده کمک می‌کند، یعنی همان گروه کوچک ما دربرابر جهان، و این برای احساس هویتشان مهم است.


نوشته شده توسط مشاوران باران | نظرات دیگران [ نظر] 
   1   2      >
درباره وبلاگ

مشاوران باران

مشاوران باران
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 6 بازدید
بازدید دیروز: 1 بازدید
بازدید کل: 14548 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
مشاوره تلفنی[3] . مشاوره تلفنی نوجوان[2] . مشاوره روانشناسی[2] . مشاوران باران[2] . مشاوران باران - مشاوره تلفنی - مشاوره روانشناسی - روانشناسی کودک[2] . مشاورتلفنی کودک . مشاوره ی تلفنی کودک ، . مشاوره،مشاوره تلفنی . مشاوره،مشاوره کودک . مشاوره تلفنی نوجوان،مشاوره تلفنی کودک . مشاوره تلفنی کودک . مشاوره تلفنی کودکان . مشاوره تلفنی-مشاوره روانشناسی-مشاوران باران-روانشناسی ازدواج . اضطراب . اضطراب نوجوان . اضطراب کودک . روانشناس کودک . روانشناسی ازدواج-مشاوره تلفنی-مشاوره روانشناسی-مشاوران باران . روانشناسی خانواده . روانشناسی نوجوان . روانشناسی کودک . فریاد زدن کودک . فریاد نوجوان . فریاد کودک . فریادزدن نوجوان . مشاور . مشاور تلفنی کودک . مشاور کودک,مشاوره تلفنی,مشاوره کودک,مشاوره ی کودک,مشاوره,مشاوره .
نوشته های پیشین

اردیبهشت 96
آبان 96
لوگوی وبلاگ من

مشاوران باران
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

استرس ناشی از زلزله در کودکان
روانشناس
مزیت های مشاوره غیر حضوری و مشاوره تلفنی
مشاوره تلفنی کودک
فریاد زدن کودک
[عناوین آرشیوشده]